پارت سوم (یک شب رویا یک شب کابوس)
🌷 از اون موقع فهمیدم سمانه از کرم های طبی استفاده نمی کنه چیزی که به صورتش می زنه و لکه های صورتش را می پوشونه کرم آرایشی . اون روز مامان وقتی فهمید که از کرمش استفاده کردم یه کم ناراحت شد ولی سعی می کرد به روی خودش نیاره ، شب موقع خواب اومد اتاقم و کرمش رو آورد با مهربونی دستش رو دور گردنم انداخت و گفت : اگه دوست داشته باشی می تونی برای خودت برداری .ولی بدون ، این کرم قدرت داره تورو فقط برای چند ساعت کوتاه خوشگل کنه نه همیشه ، در عوض پوستت بهش عادت می کنه و ناچار می شی همش از این کرمای مصنوعی استفاده کنی . من که از این کرم فقط تو عروسیها و مهمونی ها استفاده می کن...